گاه نوشته های (رها) محمد دلیریان |
تاوان این حس مرا باران خواهد داد.
وفتی هوای عشق ابری نیست.
وقتی که یک دل می تپد در خویش
لیلی من آن را نمی بیند.
وقتی که یک کودک سوار اسب چوبینش
ابله گداری از دلم دارد.
وقتی ترک گلدان قلبم را
یک لحظه ارامم نمی خواهد.
تاوان این حس مرا باران نخواهد داد
وقتی هوای عشق ایری نیست.
[ دوشنبه 91/3/29 ] [ 7:29 عصر ] [ م.د(رها) ]
[ نظر ]
نسیم بر درخت سیب می وزد سیب می افتد بر زمین می قلتد بر می دارمش گاز می زنم تمام می شود می روم
سال82 [ شنبه 91/3/20 ] [ 8:56 صبح ] [ م.د(رها) ]
[ نظر ]
مثل باران شد دلش بارید و رفت عشق را آنسوی اینسو دید و رفت زخمهاتان تا فلک بگشود بال زخمهای کهنه تان را دید و رفت اشک ها و غصه ها و دردها زخمها را یک به یک خندید و رفت دال دل را قاف عشقش وانهاد زانکه خود معشوق خود را دید و رفت حجم اندوهش زمین را جا نشد آسمان را یک نظر فهمید و رفت قلبها جا ماند از او .او پر گشود از زمین و از زمان ببرید و رفت ماه شد.مهتاب.شد بی تاب شد شعر را یک عمر جان تابید و رفت.
[ جمعه 91/3/12 ] [ 9:14 صبح ] [ م.د(رها) ]
[ نظر ]
از چه باید بنویسم به که باید گویم. دردهای من دیوانه کجاست؟ درد های من عریان ز کلام دردهایی که جز از برگه ی دفتر گیرد شعله اش سر به فلک میگیرد همه اضلاع وجودم متزلزل شده است پاره های تپش قلب من از غم جاریست استخوان های تنم . بند بند بدنم این ز خود مانده ی درمانده منم دردهای من دیوانه کجاست؟ من بی درد دگر من نشود من غمگین ز غم مردم دوران نشود. دردهای من دیوانه کجاست؟
پ.ن: بعد 7 ماه سکوت قلمم بلاخره شروع به نوشتن کرد. خدا کنه باز واینسته پ.ن: تقدیم به روح شاعر قیصر امین پور [ شنبه 91/3/6 ] [ 8:40 صبح ] [ م.د(رها) ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |