گاه نوشته های (رها) محمد دلیریان |
الهی اگر خدا خدا نکنیم چه کنیم و اگر ترک ماسوا نکنیم چه کنیم ؟ الهی چرا بگریم که تو را دارم و چرا نگریم که منم ؟ الهی آمدم ردم مکن ، آتشینم کرده ای سردم مکن الهی آنکه را عشق نیست ، ارزش چیست ؟ الهی از من آهی و از تو نگاهی الهی هشیار را با بستر و بالین چه کار و مست را با دین و آیین چه کار ؟ الهی خوشا آنکه بر عهدش استوار است و همواره محو دیدار است الهی شکرت که حقیر و فقیرم ، نه امیر و وزیر الهی تو را دارم چه کم دارم پس چه غم دارم ؟ الهی شکرت که به دیدار حسن جمالت عاشقم و به گفتار ذکر جمیلت شایق الهی کتابدار و کتابخوان و کتابدان بسیارند ، خنک آنکه خود کتاب است و کتاب آر الهی در شگفتم از این گله گله اشباه الناس و رمه رمه آدمی پیکر که یکی نمی گوید " من کیستم " الهی تاکنون به زحمتم از بیرون می طلبیدم و اینک به رحمتت از درون می جویم الهی یکی نان دارد و دندان ندارد ، یکی جان دارد و جانان ندارد . شکرت که حسن هم این دارد و هم آن الهی چونست که اندوه تو مایه ی دل شادی است و بندگی تو برات آزادی الهی شکرت که دل بی دردم را به درد آوردی الهی تاکنون به نادانی از تو می ترسیدم و اینک به دانایی از خود می ترسم الهی به حرمت راز و نیاز اهل راز و نیازت ، این نا اهل را سوز و گداز ده الهی در راهم و همراه درد و آهم ، آهم ده و راهم ده الهی شکرت که از آنچه در سر دارم ، اگر از سر گذارم سر دارم و اگر نگذرم ، سر دارم الهی اگر الفاظم نارسا است ، داستان سنگ تراش و شبان موسی است الهی شنیدم که فرمودی " چه کنم با مشتی خاک مگر بیامرزم " الهی گاه گاهی می نمایی و می ربایی ، نمودنت چه دل نشین است و ربودنت چه شیرین الهی اگر یک بار دلم را بشکنی ، از من چه بشکن بشکنی الهی آنکه دنبال درک مقام است غافل است که مقام در ترک مقام است ... الهی با ستاری و غفرانت ، جزا خواستن کفرانست الهی موج از دریا خیزد و با وی آمیزد و در وی گریزد و از وی ناگریز است ، انا لله و انا الیه راجعون الهی همین قدر فهمیده ام که خداست و دارد خدایی میکند گزیده ای از الهی نامه ( نوشته ی استاد حسن زاده آملی ) بخش آخر [ سه شنبه 89/6/30 ] [ 10:55 صبح ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |