گاه نوشته های (رها) محمد دلیریان
 
قالب وبلاگ

حدود یک ماهی هست که پیگیر مشهد و کاراش هستم......

امروز  صبح با احمد و مهدی رفتیم تهران .....سرهنگ سلیمانی خدا پدرت رو بیامرزه انشالله ....خیلی کمکمون کرد خدایی.

دو ساعت از کارش زد با وجود اینکه بار اول بود همدیگرو میدیدیم....جالبه که مسئولای یه قسمت سسهو چهار تایی با هم نبودن....حالا مرخصی و بیرون و ماموریت و غیره.....رفتیم از تو دندونپزشکی اول امضا یا همون امضای دستور رو گرفتیمو با تخفیف تپل مپل اتوبوسو ردیف کردیم.....

ولی نه به همین راحتی که گفتم...خیلی خیلی سخت..... 3 ساعتم بخاطر بیمه مسافرین اذیت شدیم و اخرشم نشد ...ولی خب الان اسمامی رو فکس کردم برای خانومی که اسمشم یادم نیست....از اینور خیالمون راحت شد که 2 روز مونده به سفر از موسسه ی .....زنگ زد و اون خانوم مهربونه گفت که سوییتاتون  اماده نیست و جا نداریم ...

داشت مخم منفجر میشد...اخه خبر ندارین که صبح چقدر اذیت شدیم....

دیگه یه جورایی بریدم...

زنگ زدم حاجی روح افزا گفتم حاجی خدایی خیلی داغانیمو اینا...گفت بگیر بخواب خودم همه چیو ردیف میکنم......

توکل بر خدا...البته خدایی گفت که خود امام رضا ردیف میکنه ..اره همینو گفت...........

دلمونم شکست یکمی و با امام رضا صحبت کردیمو یه چیزایی گفتیم بهش که اگر طلبید و رفتیمو قسمت شد و برگشتیم مینویسم....

الانم زنگ زدم خط مستقیم حرم یکم اروم شدم....

خط مستقیم حرم یه شماره هستش که به حرم امام رضا وصل میشی خیلی قشنگه حال و هوای اون لحظه که وصل میشه به حرم....

پ.ن : حالا بماند که ما هزینه ها رو گرفتیم یه جا 500هزار و یه جا فلان هزار ازمون خواستن ...خیلیسخت بود قسمت ردیف کردن بیمه اخرشم با 50-60 هزار ردیف شد خدا رو شکر.....

 

سروان روح افزا...سرهنگ سلیمانی خیلی گلین...خدایی خیلی اذیتتون کردم  برای جور شدن اتوبوس و کاروان مشهد.....


[ دوشنبه 92/8/6 ] [ 9:43 عصر ] [ م.د(رها) ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 230
بازدید دیروز: 60
کل بازدیدها: 215658