گاه نوشته های (رها) محمد دلیریان |
چون عاقبت دست خوش رهزن بیگانه شب به تاراج همه هستی من را بردند که مجلس عیش توامشب همه رادربربود ازچه راندی دل مل دور زمیخانه شدم بر سر کوی تو چون غمزدگان حیرانم وز جفای یاد بادآنکه نظر کردی و دل را بردی مست چشمت شدم ومست کمانخانه شدم روزگاریست که درخاطر من می گذرد آن تلخی سرودشد در 1389/3/9 تقدیم به دوستان گلم رها [ جمعه 92/1/2 ] [ 3:28 عصر ] [ م.د(رها) ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |