گاه نوشته های (رها) محمد دلیریان |
در این آزادی مشروط بر کوری کری گنگی همه زندانی و هم نیز زندان بان همه حاکم ولی محکوم همه از خویشتن بی زار کسی دستی به سوی خالق زیبا نمیازد کسی گویی نمی خواهد رها گردد از این بی بند و باری ها از این آزادی مشروط نه چشمی حامل اشکی نه دستی ناجی ی دستی همه سردند همه گویی پر از دردند نمی خواهند برگردند برون باید شد از این میلهای مرئی و نامرئی مرموز دمی از خویشتن باید برون گشتن دمی باید خدایه خویشتن گشتن دمی باید عدالت پیشه کردن قاضی ی رسوائی اعمال خود گشتن به پا خیزید از خوابی که در آنید رها گردید از بند رهایی ها خدا زیباست خدا با ماست خدا هر گوشه ای پیداست به خود آیید به خود آیید انسان ها 5/12/89 19:10 رها
[ جمعه 89/12/6 ] [ 9:29 صبح ] [ م.د(رها) ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |