گاه نوشته های (رها) محمد دلیریان |
فرصت ساده ی دلتنگیتان زیبا بود. دلمان تنگ شده و ساده گذشت و گذشتید ز تنهایی مان آسمان شبتان نورانی گرمی دست خدا بر سرتان گاه اینجا اما یادتان خواهم بود دل من سایه ی تبدار تپش های دلی غمگین است و دو چشمان شما حسرت یک عمر من است عاشق لحظه ی دیدار و من و عشق و تو وحس خراسانی اتان فرصت ساده ی دلتنگیتان زیبا بود.
90/6/6 ساعت 00:02 بامداد رها پ.ن: دقیقا از اذر ماه سال 86 که تو اموزشی بودیم دوست داشتم برای رهبری عزیزم شعری بسرایم.اما هرگز به این ارزویم نرسیدم تا دیشب. و یک عالمه دلتنگی و حرف را فقط در چند خط گنجوندم. بعضی ها میگن کلی نگو بعضی ها میگن کلی بگو.من اونی رو که دلم خواست رو گفتم دست خودم هم نبود. التماس دعا از همتون دارم [ یکشنبه 90/6/6 ] [ 8:35 صبح ] [ م.د(رها) ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |