• وبلاگ : گاه نوشته هاي (رها) محمد دليريان
  • يادداشت : شب هجران
  • نظرات : 11 خصوصي ، 32 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نازنين ناديا 
    سلام خوبي مرسي سر ميزني تشکر

    روي قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت


    زير باران غزلي خواند ، دلش تر شد و رفت


    چه تفاوت که چه خورده است غم دل يا سم


    آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت


    روز ميلاد ، همان روز که عاشق شده بود


    مرگ با لحظه ي ميلاد برابر شد و رفت


    او کسي بود که از غرق شدن مي ترسيد


    عاقبت روي تن ابر شناور شد و رفت


    هر غروب از دل خورشيد گذر خواهد کرد


    دختري ساده که يک روز کبوتر شد و رفت


    پاسخ

    mamnoooonaaaam