گاهي نفس به تيزي شمشير مي شود
از هرچه زندگيست دلت سير مي شود
گويي به خواب بود جوانيمان گذشت
گاهي چه زود فرصتمان دير مي شود
کاري ندارم آنکه کجايي چه مي کني
بي عشق سر مکن که دلت پير مي شود