...سلام
اين هم بهانه اي براي دوستي[گل]
تقديم به شهدا
.....((بسم الله الرحمن الرحيم))....
....هاي اي قاصدک،
ز بيداري اين خانه خفته،
خبر از چه آورده اي؟
..بگو نسيم را !
اين پلاک تبرک شده به خون،
را ز کدامين شط خروشان آورده اي؟
گُر گرفته،
حوض فيروزه اي در اين زمستان سرد،
بگو نسيم را !
اين نغمه الرحمان غريب
را ز کدامين نخلستان سيب آورده اي،
بوم شکسته قاب پنجره،
دگر بار سخره گرفته،
ابر سيه را،
..هاي اي قاصدک،
بگو نسيم را !
اين استخوان پوسيده،
را ز کدامين گنج ،زياد رفته آورده اي،
و اين آوازه بلند سايه پوتين ابراهيمي،
را ز کدامين طواف کعبه آورده اي،
....نگاشته سرخ سوره بقره
بر پيرهن پاره پاره،
ره حسين(ع)،
بگو نسيم را !
اين بيرق رسوايي عشق زليخا
را ز بهر کدامين يعقوب گمگشده آورده اي،
ها اي قاصدک،
ز بيداري اين خانه خفته،
دگر خبر چه آورده اي ؟
بگو نسيم را !
اين معجزه عريان
را ز کدامين دم عيسي آورده اي.....((ادامه دارد))
((رؤياي خيال))
......................................
((من نه شاعرم نه نويسنده فقط گاه گاهي نقاشي مي کشم آن هم لبريز از خطا،
پس مرا ببخشيد به مهر))....پاينده باشيد
راستي چطور بود؟خوب يا بد؟
گل عزيز است غنيمت شمريدش صحبت[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
راستي من نقاشي هايم را براي همه مي فرستم!اون هم که گفته بودي توي ياداشت وبلاگم من از اون نوع نيستم!فقط يک نقاش کودک لبريز از خطا!انشا الله گرفته باشي!