سلام...

چرا ناراحت شدي!ببخشيد

عيدت ولايت رو به شما و خانواده محترم تبريک مي گم! بابا چقدر حساس شدي !آقا ما اشتباه کرديم!آقا ما نوکر شما هستيم! خوبه!

اين چيز هاي که نوشتي چيه؟ بابا مگر من نمي گم من را نمي شناسي/خوب گفتم هرچه مي خواي به من بگو چرا اين خانم بيچاره

اسم مي بري!به خدا من اون نيستم! بگو خوب! خيلي از دفاع شما از اساتيد خوشم اومد!آفرين!خوب من رو ببخش!راستي مي خواستم غزلي درباره عيد خم بنويسم که واقعا ترسيدم!نه نه اشتباه نکن خيلي هم خوب بود/ ديگه غزل نمي نويسم توي ياداشت هاي وبلاگت

!بگو خوب!من توي انتخاب کساني که من رو بشناسا خيلي حساسم

پس از مدتي آدرس وبلاگم را مي گم! شايد اون هم شايد!من هيچ کس هستم يعني هيچ! راستي اين موسيقي چيه گذاشتي/آقا ببخشيد غلط کردم! نوکر شما هستم!آقا موسيقي خيلي خيلي قشنگ/عالي! يک جوک؟راستي خانوادگي شاعر هستين خوش به حالت!بابا مسخره نکردم !غلط کردم خوبه! سر هم مي زنم وبلاگت

شايد شجاعت به خرج دادم شعري هم نوشتم !غزل نه به خدا!

باز هم عيد غدير خم را به شما و خانواده عزيزت مثل گل تبريک مي گم

دست بابات و مادرت را از طرف من ببوس!ببوسي دروغ نگي!خدا شاهد!راستي شما و آقاي محبوبي چقدر دوستين با هم!چشم نزدم؟

چه شعري گفته در باره شما/به خودش هم مي گم با شوخي ؟يکم نه يکم تماما ضايع است!بابا غلط کردم !دوستي شما پابرجا بحق علي و اولادش!قدرش بدون مرد خوبي؟به خدا..شماره<1>تاکسي به اسم من پيام نزاره...خدا حافظ

سلام داداشم.

بدخواه مدخواه داري؟

ادبش کنم ؟کي اذيتت کرده خوب؟ايني که اسمش بي خياله؟

عيدتم مبارک

سلام

عيد شما مبارک.

چرا حتي يه تبريک يه سطري براي عيد اکبر نگذاشتي حيفه...

در مورد شعر زيباتون هم بيت چهارمش اشکال داره وبيت آخرش هم تو ان کن که اخرشوم رستگار
در ان لحظه ديدن کردگار
وقتي مخاطب خود خداست تو مصرع آخر بايد يه جوري بگي که در لحظه ديدن شما باشم رستگار....نميدونم منظورم رو گرفتيد يا نه؟مثه اينه که بگي اي مخبر کاري کن که من وقتي آمدم اهواز آن پزشک(که منظور منم) رو ببينم!! خب شما داري با خود اون پزشک صحبت ميکني پس بگو کار کن من تو را ببينم...چون قريحه شعري تون خوبه اين نکات رو گفتم وگرنه بي خيال از کنارش ميگذشتم....موفق باشيد وعيدتون مبارک.راستي در مورد تذکرتون هم ممنون .سريع رفتم خدمت خانم آقازاده ونظر مفصلي گذاشتم....يا علي"

سلام.محمد جان ببين بايد تمام مصرع هاي غزلت بايد با يه وزن پيش بره.هر وزني که براي مصرع اول به کار ميبري تا آخر بايد با همون وزن شعر بگي.اينجا تو وزن مصرع اولت و با:

فعول /فعول /فعول /مفاعلن

گفتي.تا آخر غزل نبايد از اين وزن بياي بيرون (البت چند جا استثنا هست)من نميدونم از عروض چقدر اطلاع داري.ولي اگه ميخواي بيشتر بدوني همون کتابي که بهت گفتم و بخوني<خيلي کمکت ميکنه.

باز هم اگه خدمتي از دستم بر بياد ،خوشحال ميشم بگي

خيلي قشنگ بود

تاثيرقم رفتنه

ممنون

عيدتم مبارک

سلام...

چرا اينجور ديوانه وار حرف مي زني! کمي صبر کن!چرا اسم بنده خدا را مي آري(مهتاب)!من گفتم کسي من رونمي شناس/حتي خودم نيز

نمي شناسم/ خوب نارحت شدي حذف مي کردي چراه به کلاهت بر خورد/ نارحت نشو استاد قزوه يکي از اساتيد بزرگ شعر ايران/تا حالا فکر کرده اي که چند تا شاعر بزرگ تو همين کشور عزيزبوده که حالا فقط اسمشان روي روزنامه هاي سبزي خوردن پيدا مي شه/خوب بايد گفت که همه خر هستند چون مثلا حافظ روي اسم پسر هاي مي گذارند که حتي از يک حيوان کمتر هستند پس آبروي حافظ رو بردن/

گفتم اگر مي خواي برم بگو برو ! ناراحت خودت نکن ببخشيد ازخانم مهتاب معذرت بخواه تو همون ياداشت که رسم ادب را به جا آورده باشي يا حذف کن يا حق!منتظرم روشن امشب